تحلیل شغل و تحلیل فرد

تحلیل شغل یک فرآیند سیستماتیک برای جمعآوری، تحلیل و سازماندهی اطلاعات مربوط به یک شغل خاص است. این شامل درک مسئولیتها، وظایف روزمره، مهارتهای مورد نیاز (هم سخت و هم نرم)، صلاحیتها، تحصیلات، نتایج مورد انتظار، تعاملات، استانداردهای عملکرد، شرایط کاری، نیازهای فیزیکی و نظارت میباشد.
اهمیت تحلیل شغل
- وضوح نقشها: فراهم کردن تعاریف واضح از مسئولیتها و انتظارات شغلی.
- استخدام و انتخاب: کمک به ایجاد توصیفهای شغلی دقیق که افراد مناسب را جذب کند.
- مدیریت عملکرد: تعیین استانداردهای عملکرد برای ارزیابی کارایی کارکنان.
- آموزش و توسعه: شناسایی شکافهای مهارتی و نیازهای آموزشی برای توسعه کارکنان.
- جبران خدمات و مزایا: کمک به تعیین ساختار جبران خدمات عادلانه بر اساس نیازهای شغلی و استانداردهای بازار.
۷ مرحله تحلیل شغل
بررسی نیازهای شغلی:
- با بررسی توصیفهای شغلی موجود و نیازهای آنها شروع کنید تا چارچوب اصلی نقش را درک کنید.
تحقیق درباره توصیفهای شغلی مشابه:
- به توصیفهای شغلی از سازمانها یا صنایع مشابه نگاه کنید تا بینشهایی درباره مسئولیتها و صلاحیتهای مشترک جمعآوری کنید.
شناسایی نتایج مورد نیاز برای شغل:
- نتایج کلیدی یا اهدافی که از این نقش انتظار میرود را تعیین کنید. این کمک میکند تا هدف شغل با اهداف سازمانی همراستا شود.
بررسی کاراییهای شغلی:
- تحلیل کنید که چگونه شغل فعلاً انجام میشود و هر گونه ناکارآمدی یا زمینههای بهبود را شناسایی کنید. این ممکن است شامل مشاهده کارکنان یا بررسی دادههای عملکرد باشد.
تعیین مهارتها و آموزشهای مورد نیاز:
- مهارتهای سخت و نرم لازم برای شغل را شناسایی کنید. نیازهای آموزشی برای پر کردن شکافهای مهارتی در میان کارکنان فعلی یا بالقوه را ارزیابی کنید.
تعریف جبران خدمات:
- بر اساس تحلیل، ساختار جبران خدمات مناسبی را تعیین کنید که منعکسکننده مسئولیتها، مهارتهای مورد نیاز و استانداردهای بازار باشد.
ادامه تکامل شغل:
درک کنید که نقشهای شغلی ممکن است به مرور زمان به دلیل نیازهای سازمان یا روندهای صنعتی تغییر کنند. بهطور منظم تحلیل شغل را بهروزرسانی کنید تا این تغییرات را منعکس کند و از مرتبط بودن آن اطمینان حاصل کنید
ادغام تحلیل فردی و تحلیل شغل
هر دو تحلیل فردی و تحلیل شغل اجزای حیاتی استراتژی آموزش و توسعه مؤثر هستند. در حالی که تحلیل شغل بر جزئیات شغل تمرکز دارد، تحلیل فردی بر روی افرادی که این نقشها را پر خواهند کرد، متمرکز میشود. با هم، این دو تحلیل درک جامعتری از نیازهای شغلی و قابلیتهای افراد فراهم میکنند.
چگونگی همکاری آنها:
برنامههای آموزشی سفارشی: با ترکیب بینشهای حاصل از تحلیل شغل (آنچه شغل نیاز دارد) و تحلیل فردی (کیست که نقش را پر خواهد کرد)، سازمانها میتوانند برنامههای آموزشی طراحی کنند که بهطور خاص به نیازهای شغلی و افراد مربوطه پاسخ دهد.
استخدام مؤثر: درک نیازهای شغلی به سازمانها کمک میکند تا افراد مناسب را از طریق تحلیل فردی شناسایی کنند و اطمینان حاصل کنند که افراد انتخاب شده مهارتها و دانش لازم را دارند.
بهبود عملکرد: بهروزرسانیهای منظم در هر دو تحلیل اطمینان میدهد که تلاشهای آموزشی و توسعهای با نیازهای شغلی در حال تغییر و قابلیتهای کارکنان همراستا باقی بماند و در نهایت منجر به بهبود عملکرد و بهرهوری شود.
در نهایت تحلیل شغل و تحلیل فردی فرآیندهای بنیادی در مدیریت منابع انسانی هستند که به همراستایی مؤثر نیازهای سازمانی با قابلیتهای کارکنان کمک میکنند. با تحلیل سیستماتیک شغلها و درک افرادی که آنها را انجام میدهند، سازمانها میتوانند استخدام، آموزش، مدیریت عملکرد و کلیت اثربخشی نیروی کار را بهبود بخشند.
منبع:
https://www.aihr.com/blog/job-analysis